آینه بردارید،که به دیدار جمال و کمال میرویم و زیبایی روح را تماشا میکنیم.
آشنایی با فرمانده ی فداکار و مخلص لشگر 17 علی بن ابی طالب (علیه السّلام).شهید بزرگوار مهدی زین الدین...
و برادرش مجید، که این دو خود،آینه دار خلوص و تقوا و ایثار بودند ،و زلالی عشق و معرفت راه و لطافت روح را،با نستوهی اراده و صلابت تصمیم و شکوه شجاعت،به هم آمیخته بودند.
و...معجون اشک و آهن بودند،آمیزه ی سلاح و عرفان...
یارشان خدا بود رهبرشان خمینی...
کتابشان قرآن بود و عشقشان کربلا...
امیدشان فتح بود و آرزویشان شهادت...
هردو زینت دین بودند و فخر اسلام و پرورده ی قرآن و اسوه ی شهیدان...
روزگار ما تاریخی شگفت را می گذراند،در عصری زندگی میکنیم که سلاح خون که یادگار عاشورا ست و میراث ارزشمند سالارشهیدان،حسین بن علی (علیه السّلام)که از نهضت کربلا برجای مانده ،بار دیگرنقش خود را باز یافته و به میدان آمده است.
شهیدان ما سلاخ خون را بر کف گرفته اند،سلاحی که بر شمشیر هم پیروز است و برندگی و صلابتش بیش از تیغ تیز،آری،شهادت.
شهادت،معجزه ی قرن ماست که رسالت دعوتگران شهادت طلب را تثبیت می کند و اعجاز خون،که آیه جان شهیدان است،رسواگر همه ی افسونها و افسانه های ساخته و پرداخته ی استکبار جهانی است.
گرچه واژه ها گنجایش عظمت روح را ندارند،گرچه معنویت باطنی در کله نمیکنجد، و وارستگی و آزادگی را با نوشتن نمی توان نشان داد.،گرچه عشق،دردفتر و کتاب نیست و رمز و رازش، بیرون از حد و مرز کلام و سخن است...
لیکن چه باید کرد؟ در برابر عظمت شهیدان راه خدا، تنظیم صفحاتی چند، به نام یادنامه یا زندگینامه ،کمترین و حاقل کاری است که می توان و باید کرد.
راه همچنان ادامه دارد...رهبر همچنان بر قله بلند هدایت نشسته و امام گونه و پیامبر وار،کشتی اسلام را در اقیانوس مطلاطم دنیا به ساحل پیش می برد.
راه خدا شهید می طلبد، چرا که دین خدا برتر و ارزشمند تر از جانهای ماست. خوشا آنانکه با گذر از پل شهادت، به بهشت موعود رسیدند، نامشان جاوید و یادشان گرامی باد...
«جواد محدثی»
ارسال شده توسط: تا شهادت التماس دعا