سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وصیت نامه

وصیت نامه شهید والا مقام وحید یدالهی اولین شهید خانواده و برادر شهید سعید یدالهی

بسم الله الرحمن الرحیم  

«یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة المرضیةفادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» قلم به دست گرفتم تا اینکه چند سطری بنویسم اما از فرط ناپاکی و سیاهی روح و روانم و تیرگی جسمم قلم قادر به نوشتن نیست، نمی توانم آنچه را که در درونم است بازگو نمایم ...  

چگونه میتوان با کمال وقاحت انجام معاصی را عنوان کرد و نیزخود را مستحق عفو قلمداد نمود ، آیا فرق من با مردان تقوی چیزی نیست ؟ به درستی که در ذهن خود تصوری باطل از خود داشته ام ، همینطور که قلم را به کاغذ میکشم تابتوانم آنچه را که در درونم است عنوان کنم صورتم را یکپارچه عرق شرم فرا میگیرد و مجبورم برای راضی نمودن نفس الهی و لوامه به خود دلداری دهم ، آیا این منم که اینگونه بخود آمده ام ، آیا این منم که اینگونه خود را بازیافته و شناخته ام ، آیا این منم که اینگونه هدف خود را پیدا نموده ام و اینگونه با قلبی شکسته نشسته و میخواهم اندکی نیز با معبود خود سر سخن را باز نمایم اما چه سخنی ، گوش فرا دادن به عرایض بنده ای سیه رو ی و عاصی و ناپاک ، لیکن باز دلم بخود تسلی میدهد که ای بنده گنهکار و زشت خوی، خداوند رحمان و رحیم است و توبه بندگان گنهکار را حتی برای دهها بار مقبول رحمت خود قرار میدهد   …  

براستی که من کی هستم ، آیا پس از  تولد تا کنون چه کاری انجام داده ام که بتواند توشه راهی برای آخرت خود باشد ، آیا توانستم به مثال مردان خدا راه خدا را پیش گیرم و در پی درجات عالیه باشم ، خیر بخدا قسم من نه تنها نتوانسته ام به این چنین درجه ای برسم بلکه حرکت معکوس را سر لوحه اعمال خود قرار داده ام ، اما در اینجا که با روحی  ناآرام و قلبی شکسته و با یادآوری معاصی مراجعت نموده ام از من در گذر و مرا در خیل خوبان خود جای ده « آمین »  

ای خدا بتوان گناهان و معاصی که من بدست خود و با نیت و اراده خود مرتکب شده و از صراط مستقیم منحرف شده ام خون بی ارزشم را هرچند که تعلق به وجودت دارد و مولود اراده خود توست از من بپذیر . براستی که شاید مورد قبول حضرت حق افتد  … 

بارالها به پیغمبری پیامبر دینت محمد مصطفی (ص) و به ذوالفقار علی (ع)  و به پهلوی شکسته و قبر گمشده حضرت زهرا (س) و به عطشانی لب تشنه و سر بریده سید الشهدا و به جدائی  دستان ابوالفضل و به ریگهای تفتیده صحرای کربلا و به مصیبت وارده بر زینب کبری  و بحق معصومین و به چشمان خسته رزمنده ای که بخاطر دینت از حراست از آن لحظه ای درنگ به خود راه نمیدهد و به یتیمی فرزندان شهدا و به لاله هایی که از ریزش قطره خون هر شهید روئیده و به حق دل داغدیده مادران شهدا و اسیری فرزندان حسین خدایا خدایا این پدر همه ما را سید اولاد مصطفی را تا ظهور حضرتش  نگهداری بفرما ، از تو میخواهم از گناهانم به طوری که شایسته است در گذریای خدایی که غفور و رحیمی ،یارب ارحم ضعف بدنی ،  الهی و ربی من لی غیرک ،به آبروی حسین ما را حسینی بمیران. مرداد 66

منبع: http://madyooneshohada.blogfa.com

 


+ نوشته شـــده در شنبه 91/2/16ساعــت 10:35 عصر تــوسط شهید گمنام | نظر